پیش نوشت: مهمترین نکته ای که بنظرم باید قبل از خوندن ادامه ی این مطلب به اون توجه کرد اینه که این مطلب اصلا قصد نداره به شکل مثبت یا منفی ای به کارکرد ویکی پدیا نگاه کنه . فقط داره دغدغه ی نویسنده رو راجع به موضوعی مطرح می کنه که احتمالا برای اکثر آدم ها هیچ اهمیتی نداره

پس اگر جزو اکثر آدم ها هستید و وقتتون براتون مهمه ، بنظرم قبل از اینکه کل مطلب رو بخونید و شروع کنید به فحش دادن به بنده ، همین الان از خوندن ادامه ی مطلب صرف نظر کنید.

با تشکر

 

این روزها ، بسیاری از ما خیلی قبل تر از اینکه سوالی رو از دوستان و آشنایان بپرسیم ، اول اون رو گوگل می کنیم. البته که اینکار کاملا هم منطقی بنظر می رسه. چرا که گوگل می تونه با گشتن در حجم بسیار زیادی از اسناد و اطلاعات ،طبق الگوریتم های خودش ( که انصافا داره روز به روز بهتر میشه) بهترین ها رو به ما نشون بده.

اینکار از پرسیدن از نزدیکان و آشنایان و حتی نگاه کردن یکی دو کتاب احتمالا بسیار دقیق تر خواهد بود. اما نکته ای که می خوام دربارش صحبت کنم ،  اولین گزینه ای هست که موتور جستجوی گوگل به ما نشون میده.

ویکی پدیا ، بزرگترین دایره المعارف جهانه که این روزها واقعا از شیر مرغ تا جون آدمیزاد توش پیدا میشه و بسیاری از ما ، وقتی می خوایم راجع به اتفاق ، شخص خاص یا مکان خاصی بدونیم ، از ویکی پدیا کمک می گیریم و انصافا ، ویکی پدیا هم بدیل ماهیتش و اینکه خود مردم عادی مطالب اون رو تهیه می کنن و  خود مردم روی اون ها نظارت می کنن ، انصافا ماهیت بی طرفانه ی بیشتری داره تا بسیاری از وبسایت های دیگه

نمی دونم به خاطر دارید یا نه ، سال ها قبل ، اون دوران که تازه اینترنت واقعا داشت همه گیر می شد ، مایکروسافت هم ایده ی ساخت بزرگترین دایره المعارف دنیا رو داشت و مثل دایره المعارف های سنتی  کلی آدم استخدام کرد تا براش مطلب تهیه کنن و کار کنن

همون موقع تقریبا ویکی پدیا هم با ایده ای که بنظر خیلی ها اون موقع مسخره می اومد شروع به کار کرد

دایره المعارفی که خود مردم می نویسن و خود مردم روی نوشته هاش نظارت می کنن!

احتمالا شما بهتر می دونید که سرانجام این مسابقه چی شد!

چنانچه بسیاری از ما امروز اسم دایره المعارف مایکروسافت رو نشنیدیم ( حتی بنظرم انقد ارزش نداشت تا اسمش رو سرچ کنم و ببینم اسمش چی بوده ، چرا که احتمالانتیجه ی سرچ گوگل ، مقاله ای از ویکی پدیا درباره ی این پروژه ی شکست خورده خواهد بود!)

 خلاصه که ما این روزها ، همه از ویکی پدیا استفاده می کنیم و بسته به دقت علمی خودمون ، میزان اهمیتی که یه موضوع برامون داره و از همه مهمتر تنبلی خودمون، معمولا به هیچ سایت ، کتاب و منبع دیگه ای هم سر نمی زنیم و به اطلاعات نیم بند ویکی پدیا بسنده می کنیم.

اما مشکل از همینجا آغاز میشه

از جایی که ما فقط به این منبع مراجعه می کنیم و ویکی پدیا هم  به دلیل ماهیتش صرفا یک شرح مختصر راجع به اشخاص و اتفاقات و ... می ده.

مساله ی خلاصه سازی در ذات خودش سوگیری داره ، چرا که نویسنده رو مجبور می کنه که بخش زیادی از اطلاعات رو برای کاهش حجم مطلب کم کنه و خب طبیعتا ، اینجا دست تولید کننده ی محتوا برای انتخاب بازه که از چه نوع اطلاعاتی استفاده کنه و کدوم بخش رو کنار بزاره

بیاید برای اینکه قضیه روشن بشه درباره ی یک مثال صحبت کنیم.

این صفحه ی ویکی پدیا ی حجت الاسلام و  المسلمین محمد جعفر منتظری ، دادستان محترم کل کشور است.

 

همان طور که در این صفحه مشخص است ، هیچ نقل قولی از ایشون وجود نداره که بخش زیادی از جامعه با اون مخالف باشن. در صورتی که در همین چند روز گذشته و در بحث ورود بانوان به استادیوم ، ایشان اظهار نظرهایی کردند که احتمالا به مذاق بسیاری از مردم خوش نیامد یا در بحث نقل صحبت های مرحوم عباس کیارستمی ، ایشان دچار بدفهمی ای شدند که از یک مقام رده بالا بعید بنظر می رسید.

نوشته نشدن این موارد باعث می شود به مرور زمان ، این نقل قول ها از ذهن  بخش زیادی از جامعه پاک شود و جامعه ، حجت الاسلام و المسلمین  محمدجعفر منتظری را در مختصات دیگری بشناسد.

البته و در مقابل ایشان ، افراد بسیار زیادی از طیف مقابل هستند که اظهار نظر های شاخ داری انجام داده اند و مطلبی که ویکی پدیا درباره ی آن ها نوشته ، عاری از هرگونه نکته ی منفی درباره ی آن هاست. به دلیل مفصل تر نشدن مطلب عجالتا مثال نمی زنم تا به نکته ی مهمتری برسم.

یکی از مهمترین و حساس ترین بخش های هر رسانه ای آرشیو اون رسانه است و مدیریت درست آرشیو ، یکی از مهمترین کارهاییه که رسانه های حرفه ای دنیا انجام می دن. ( یادم باشه بعدا براتون تعریف کنم که در چندباری که به آرشیو صدا و سیما مراجعه کردم ، با چه سیرکی مواجه شدم!)

به عنوان مثال ، گفته می شه که بی بی سی ، یکی از مهمترین آرشیو های دنیا رو در تموم این سال ها رو گردآوری کرده و بسته به اینکه می خواد مخاطب رو به کدوم طرف هدایت کنه ، از آرشیوش در اون جهت استفاده می کنه.

بعنوان مثال ، برای اسم محمود احمدی نژاد میلیون ها داده در آرشیو بی بی سی با تگ محمود احمدی نژاد وجود داره ( شامل فیلم ، عکس ، نقل قول ، صدا و ...) ، برخی از این حرف ها در ذهن عموم مخاطبان تصویر مثبتی درباره ی یک آدم ایجاد می کنند و برخی از آن ها تصویر منفی.

حالا زمانی که محمود  احمدی نژاد در دوران اول ریاست جمهوری اش به عنوان یک چهره ی رادیکال مخالف غرب و مورد وثوق جناح راست محسوب میشه ، بی بی سی سعی می کنه روی نقل قول ها ، اظهار نظرها ، فیلم ها و صداهایی مانور زیادی بده که احتمالا چهره ی منفی ای از محمود احمدی نژاد در ذهن مخاطب بسازه.

و این روزها و در دوره ای که محمود احمدی نژاد هم اپوزیسیون شده! بی بی سی نقل قول ها و فیلم هایی از او منتشر می کنه که مخاطب رو به سمت تفسیر مثبت تری نسبت به شخصیت احمدی نژاد هدایت کنه.

( امیدوارم که متوجه منظور من شده باشید ، من به هیچ عنوان قصد دفاع یا حتی بد گفتن از آقای احمدی نژاد رو ندارم ، این مثال رو صرفا به این دلیل زدم که از چهره ای استفاده کنم که همه میشناسنش و نسبتا آدم معلوم الحالی! محسوب میشه)

در حقیقت و با این نحوه ی پرداخت ، بی بی سی هیچ دروغی نگفته و تنها با گزینش دقیق آرشیو تونسته اهداف خود را پیگیری کند. ( عجالتا بحثم این نیست که این اهداف خوبن یا بد ان یا چی ، مساله اینه که مخاطب به اونجایی که بی بی سی می خواد هدایت  میشه)

برگردیم به ویی پدیا ، به عنوان مثال ، ما می خوایم بدونیم در شهریور 1320 چه اتفاقی در ایران افتاد. احتمالا اولین نتیجه ی گوگل برای ما ، ویکی پدیا خواهد بود. برای من و هم نسلان من که حتی پدربزرگشون هم به وقت شهریور بیست تنها سه سال داشتن ، قطعا هیچ اطلاعات دست اولی از اون دوران وجود نداره و اگه کسی بخواد به یه سری اطلاعات اجمالی در این خصوص برسه ، احتمالا از طریق ویکی پدیا یه سری اطلاعات پیدا می کنه ، اما جریان اینه که اصل ماجرا خیلی مفصل تر از اون چهارتا خطی یه که در ویکی پدیا نوشته شده و احیانا ، اگر نویسنده ی مطلب و ویراستاران ، مغرضانه یا غیرمغرضانه به تحریف آرام آرام تاریخ در ویکی پدیا دست بزنند و با گزینش جهت دار اطلاعات ، کم کم تصویری متفاوت با آنچه در گذشته اتفاق افتاده در ذهن ما بسازند چه؟!

اگر ذهن هم نسل های من و نسل های پس از من به مرور با دروغ پر شود ، آن وقت چه اتفاقی می افتد؟

به اعتقاد من ، بحثی که در جهت پاسخ دادن به این سوالات در می گیرد قطعا بحث جالب و مفیدی است و می تواند برای فهمیدن امروز و درک آینده ، کمک شایانی به ما بکند.

نظر شما چیست؟

آیا به نظر شما اگر شخص یا گروهی بتواند، کنترل سایت های بسیار پر بازدیدی مثل ویکی پدیا را برعهدا داشته می شود، می تواند هدایت تاریخ ، افکار و نظرات مردم را انجام دهد؟

بگذارید حتی سوال را در لول و سطح بالاتری پیگیری کنیم

حتی کتاب ها ، به هر ترتیب هر کدام هم مجبور به گزینش اطلاعات است. بنظر شما چقدر این گزنیش در طول تاریخ موثر بوده ؟ چقدر تاریخی که ما می شناسیم اصلا وجود خارجی داشته و آیا اصلا اهمیتی دارد که وجود خارجی داشته یا نه؟

آیا حتی نقل مستقیم یک اتفاق از سوی یک شاهد زنده سرشار از تحریف نیست؟