در شرایطی که در این چند روزه همه جا پر شد اول از خبر اکران خانه ی پدری و بعد خبر توقیفش ، دوست داشتم کمی دربارش بنویسم.

نکته ی جالب اینه که هرچه قدر به عقیده ی بنده حداقل ، سکانس اول خانه ی پدری ،  خوب و مهمه ، باقی فیلم ضعیفه و نمی تونه درست پیش بره.

سکانسی که تمام این جار و جنجال های بی خود ، اتفاقا به خاطر اونه و کیانوش عیاری با ممارست درستی ، زیر بار حذف این سکانس نرفته.

 اما اینها باعث نمیشه که نگم به نظر من ، خانه ی پدری فیلمی کم مایه و ضعیفه که اگر به خاطر یک سری التهاب خارج از فیلم نبود قطعا دیده نمی شد.

حالا هم که انقدر مجوز اکران ارشاد بدرد نخور شده که یک نهاد دیگه می تونه بیاد بگه:

 "نه ، من با اون بخش از فیلم حال نکردم! بکشید پایین! "

و در شرایطی که آخرین فیلم عیاری ، یعنی "کاناپه" هم توسط همین دوستان ارشاد توقیفه ، زمان رو خیلی مناسب دیدم تا ازتون دعوت کنم ، اولین فیلم کیانوش عیاری که مستندی است درباره ی وقایع تابستان 58 رو تماشا کنید.

این فیلم بنظر من ، از جهاتی بهترین فیلم عیاریه و در لحظاتی انقدر اطلاعات دست اول و جذابی به مخاطبش می ده که می شه ازش پس از 40 سال ، به عنوان یک سند تصویری بسیار مهم یاد کرد. فیلمی که عیاری 28 ساله و دوستانش با کمترین امکانات و به شکل رفاقتی ساختن. اما میشه در اون ، از نوع پوشش زن ها تا عکس گرفتن مردم با مجسه ی یاسر عرفات رو تماشا کرد.

بیشتر توضیح نمی دم تا چیزی اسپویل نشه. ولی امیدوارم شما هم ببینید و لذت ببرید.


پانوشت: درباره ی فیلم تازه نفس ها یک سال و خورده ای پیش نوشتم و به شکل پیش نویس در وبلاگ قرار دادم ، اما بنا به دلایلی منتشرش نکردم. این روزها و با داستان های خانه پدری ، بهانه ی مناسبی برای بازنویسی و انتشار اون یادداشت پیدا کردم.