از من بپرسید!

حقیقت اینه که دنیا پر از سوالای بی جوابه و من دربه در دنبال پیدا کردن جواب این سوالام، این وبلاگ رو درست کردم تا با هم دنبال جوابای سوالای بی جواب بگردیم

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ابلوموف» ثبت شده است

کشور ابلوموف ها

چند وقتی است که بحث آب های ژرف و استفاده از این آب ها در مناطق کویری ، بحث جذاب به اصطلاح خبرگزاری هایی است که در ترویج شبه علم برای خود صاحب سبک هستند.

دستیابی به "آب‌های ژرف"؛ نقطه‌ای امیدبخش برای مردم سیستان

سرنوشت شناسایی آب های ژرف سیستان/ کار به بنیاد سپرده شد

دستیابی به آب‌های ژرف در سیستان و بلوچستان+ فیلم

نکته ی نگران کننده نه پیدا کردن آب های ژرف است و نه نوید محرومیت زدایی از استان سیستان و بلوچستان

نکته ی نگران کننده ، این تصور بچه گانه است که عوض اینکه زحمت بکشیم و تلاش کنیم تا مدیریتمان را روی منابع آبی موجود بهبود ببخشیم ، عوض اینکه هر ایرانی الگوی مصرف آب را درست به کار گیرد

عوض اینکه زحمت بکشیم

به خود سختی دهیم

دنبال پیدا کردن منابعی هستیم که  در طی سال ها زیرپایمان شکل گرفته.( آن هم به شرط صدق این ادعا که تازه بعید می دانم این ادعاها اصلا درست باشند.)

اگر وطن را بخشی از وجود خودمان بدانیم

با خوردن آبی که از اعماق زمین می آید، مشغول خود خوری هستیم

با فروش نفت آن ، مشغول خود فروشی هستیم!

من نمی دانم شما آدمی که سال هاست به خودفروشی و خودخوری اشتغال دارد را با چه واژه ی مودبانه یا غیر مودبانه ای خطاب می کنید.

ولی من ترجیح می دهم بدون اینکه از واژگان غیر مودبانه استفاده کنم ، بگویم:

اگر گنچاروف روزی از گور برمی خواست و بر حسب اتفاق ، قدم به این ناحیه ی نفرین شده ی جغرافیایی می گذاشت . ( همین هم جای بحث داره که چرا باید می اومد اینجا ، واقعا ما چه جذابیتی داریم که یکی دلش بخواد بیاد اینجا)

از ابولوموف نمی نوشت.

از کشور ابلوموف ها می نوشت.

ازتون دعوت می کنم این یادداشت محمد فاضلی رو درباره ی آب های ژرف بخونید.

صحبت های دکتر رضا مکنون درباره ی آب های ژرف

سخنرانی دکتر رضا مکنون در تدکس تهران درباره ی آب مجازی ( کمی نامربوط به پست)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سعید مولایی

هنر تنبلی کردن

به نقل از وبسایت هنر انسانی:

تنبلی هنر است» این جمله را فقط وقتی خوب می‌فهمید که کتاب «ابلوموف» را دست بگیرید و تا ته بخوانید.

این اثر، یادتان می‌آورد تنبلی، کار پیش‌پا افتاده‌ای نیست، هنر است، پر از آیین‌ها و مناسک و جزئیات خاص خودش.

«مانند یک رؤیاست. گویی هیچ چیز اتفاق نیفتاده بود»؛

 در داستان ابلوموف هیچ اتفاقی نمی‌افتد و این هیچ، یعنی دقیقا هیچ!



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سعید مولایی