از من بپرسید!

حقیقت اینه که دنیا پر از سوالای بی جوابه و من دربه در دنبال پیدا کردن جواب این سوالام، این وبلاگ رو درست کردم تا با هم دنبال جوابای سوالای بی جواب بگردیم

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انحصار رسانه ای» ثبت شده است

پوپولیست رسانه ای و یک پیشنهاد خوب

چند وقتی هست که از روی کنجکاوی فعالیت های رسانه ای مربوط به مبارزه با فساد را دنبال می کنم.

تنها کلید واژه ای که برای فعالیت های رسانه های جریان اصلی رسانه ای ایران می توانم درنظر بگیرم ، پوپولیست است.

فعالیت هایی که به طرق مختلف توسط رسانه های وابسته به حاکمیت یا ظاهرا رسانه های مستقل (و در باطن به گفته ی برخی متصل به یک گروه  قدرتمند و ثروتمند حاکمیتی ) صورت می گیرد و یا عامدانه یا جاهلانه ، تمام تلاش خود را در جهت رواج تفکرات چپ و سوسیالیستی و از آن ترسناکتر ، در مقابل هم قرار دادن مردم انجام می دهند.

به عنوان نمونه ، می توان به آثاری که میلاد گودرزی در خصوص باستی هیلز و مکان هایی مشابه که در لواسان انجام می شود اشاره کرد.

این آثار عوض اینکه به مشکل اصلی ، یعنی اقدام غیرقانونی این افراد و وجود انواع و  اقسام رانت ها اشاره کند و سعی کند مساله ای بزرگتر ، یعنی قوانین تولید کننده ی رانت را هدف قرار دهد ، روی خود اشخاص ثروتمند تمرکز می کند.

فوکوس گزارش ها روی این مساله است که چرا افرادی پول دارند و بقیه ندارند و ...

عوض اینکه ثروت اندوزی از راه سالم تشویق شود ، خود افراد ثروتمند مورد هجمه قرار می گیرند. البته که روش بدست آوردن ثروت در خصوص بسیاری از این افراد مورد شک است و در کشورهایی مثل ما که سفره ای پهن است! و افرادی که به قدرت وصلند ، بیشتر از سفره می خورند ،  احتمال وجود فساد در این ثروت ها  بسیار بالاست. اما نباید امر را بر این گذاشت که این افراد فاسدند ، مگر اینکه عکسش ثابت شود!

این مساله به این منجر می شود که افراد را در مقابل هم قرار دهیم.  مردم را در مقابل ثروتمندان و بعضا کارآفرینان بگذاریم و زمانی که این اتفاق بیوفتد ، قطعا باید فاتحه ی تولید و خلق ثروت را در این مملکت خواند.

رویه ی دیگر این سیاست رسانه ای ، به هجو کشیدن همه چیز است. همان کاری که سریال هیولا و مهران مدیری مشغول آن است.

سریال هیولا با توجه به پتانسیل بسیار بالایی که سازندگانش دارند به راحتی می توانست با ایجاد مطالبه ی اجتماعی درست بین مردم برای مقابله با روش های ایجاد فساد ، خدمتی بزرگ به این سرزمین بکند ، اما سازندگانش احتمالا از سرنادانی این فرصت مناسب را هم از این ملک دریغ کردند تا با مستعمل کردن این داستان ، اجازه ی بهره برداری درست از این داستان در جهت رسیدن به اهداف ملی را از  ایران دریغ کنند.

در میانه ی تمام این عوام  گرایی ها ، آشنایی من با شبکه ی اینترنتی اقتصاد ایران غنیمت بود.

حقیقتا نه کوچکترین ارتباطی بین من و سازندگان این شبکه ی اینترنتی وجود دارد و نه حتی می شناسمشان. اما لذت بردم از کاری که می کنند.

به شدت از همه دعوت می کنم ، مصاحبه هایی که با مسعود نیلی و موسی غنی نژاد در شبکه اینترنتی اقتصاد ایران انجام شده را تماشا کنند.

این شبکه حتی پا را از مصاحبه های عادی هم فراتر گذاشته و دست به ساخت مستند پرتره از کارآفرینان زده است. نمی توانم از نظر هنری بگویم مستند زندگی محسن جلال پور ارزش بالایی دارد. ولی قطعا به عنوان اولین کار از گروهی که صادقانه تلاشش می کنند مباحث جدی اقتصادی را به مخاطب عام عرضه کنند، کار در خور ستایشی است.

اثری که تلاش می کند  درد و دل ها و داستان زندگی فردی را تعریف کند که ظاهرا (به این دلیل از ظاهرا استفاده کردم ، چون در جایگاهی نیستم که درباره ی صداقت گفته های آدم ها قضاوت کنم ) یکی از ثروت آفرینان واقعی این سرزمین است که با وجود هزار و یک مشکل ، تلاش خود را برای ثروت آفرینی در این ملک رها نکرده است.

هرچند که اصلا هیچ دیدی ندارم که چه افرادی پشت این شبکه هستند و آیا واقعا این شبکه یک نهاد مستقل است یا از جایی پشتیبانی مالی می شود ، اما جا دارد به  تمامی افراد درگیر در این پروژه خسته نباشیدی جانانه عرض کنم.

خدا قوت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سعید مولایی

انحصار رسانه ای

راستش تا همین یکی دو روز قبل ، اعتقاد کاملا متفاوتی نسبت به رسانه های دیجیتال  داشتم و تصورم بر این بود که با اومدن این رسانه ها ، فضای سنتی و انحصار گرایانه ی رسانه ها شکسته میشه و هر کس که حرف درد بخوری واسه ی گفتن داشته باشه میتونه حرفاش رو بزنه،اما مثل اینکه خیلی این شرایط برقرار نیست!

شبکه های اجتماعی

این چند روزه یکی از فایل های رادیویی ام رو روی وبلاگ قرار دادم و برای چند ادمین تلگرام فرستادم تا روی کانال هاشون رو تلگرام قرار بدن!

ولی به طرز عجیبی (حداقل برای من تا این لحظه عجیبه) هیچ کدومشون حاضر نشدن فایلم رو منتشر کنن!!!

این در شرایطیه که این فایل اصلا محتوای تبلیغاتی یا چیزهایی از این دست نداشت و  حتی این مدلی نبود که کانال خاصی رو تبلیغ کنه!

نمی فهمم واقعا!
گاهی وقتا فک می کردم که این شبکه های اجتماعی هم در اختیار شبکه ی محدودی از آدم ها هستن که فقط محتوا های خاصی که بهشون گفته میشه رو بازنشر میکنن!

نه نظر و کار مردم!

نمی دونم چرا

هنوزم که هنوزه فکر میکنم انگار خیلی هم انحصار رسانه ای از بین نرفته و ما هنوز هم که هنوزه در برابر شانتاژ از جانب گروه ها و مردم عادی ( منظورم از مردم عادی اینه که این بار برعکس همیشه حکومت نه!) قرار گرفته ایم!

نمی دونم راهش چیه؟!

نمی دونم حتی چرا خود ما مردم هم به هم رحم نمی کنیم و با هم اینجوری میکنیم!

حتی نمی دونم هم راهش چیه!

شبکه های اجتماعی و فضای وب ظاهرا کمک کرده!
اما اینکه شما دیده بشید!

خصوصا اولش !
اصلا کار راحتی نیست!

نمی دونم!

فقط می دونم این راهی که داریم میریم

ادامه ی فرهنگ قبیله گرایی حیوانات و انسان های نخستینه!

نمی دونم!

فقط مید ونم که در کشورهایی که بنا به دلایلی سیستم رسانه ای آزادی وجود نداره و آدم ها نمی تونن به شکل آزاد به انتشار اطلاعات دست بزنن ، شبکه های اجتماعی و البته به طور کلی اینترنت کارکردهای قبلی خودشون رو از دست می دن و نقش منابع اصلی برای گردش ظاهرا آزاد و درست (بازهم تاکید می کنم ، ظاهرا درست!!!) اطلاعات رو بازی می کنن.  در چنین شرایطی شبکه های اجتماعی به این دلیل که اساسا پدیده ای مدرن هستن و ما در کشوری زندگی میکنیم که اساسا زیرساخت تکنولوژی به اون معنی نداشته و حالا ابزارهایی مردم عادی در اختیار دارن که هر فرد تکنولوژیکی اون ور دنیا در اختیار داره، این اتفاقی میوفته که الان دچارش هستیم!

قبیله گرایی و ظهور و حدوث تمام اون ضعف هایی که ما در تموم این سال ها انکارشون کردیم در این قالب جدید

تکنولوژی / قبیله

نمی دونم

فققط می دونم که

این راهی که داریم می ریم به ترکستان است!
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سعید مولایی