معمولا جریان های اجتماعی به این دلیل که ما هم خودمون جزیی از جریان هستیم ، درست دیده نمیشن و آدم ها متوجهی نیستن چه اتفاقی در حال افتادنه.

این اتفاقات به مرور زمان رخ می دن و معمولا توجه آدم ها رو از همون اول به خودشون  جلب نمی کنن ، ولی در طولانی مدت آدم ها و سبک زندگی آدم ها رو به کل تغییر می دن.

به عنوان مثال ، شما اگه عکس 40 سال پیش یکی از کوچه های عادی تهران رو بزارن جلوتون  نمی تونید تشخیص بدید این واقعا همین تهرانه یا نه.

همه چیز این شهر ، به جز اسمش عوض شده!

حالا همین اتفاق ، اما در زمانی بسیار کوتاه تر در مورد سبک زندگی دیجیتالی ما با اومدن شبکه های اجتماعی ، علی الخصوص تلگرام و اینستاگرام پیش اومده.

تصور کنید که تا 6 سال پیش چقدر وقت برای تلفن همراه و شبکه های اجتماعی می ذاشتید ( جالب اینه که فیسبوک اون دوران به شکل بسیار فعالی در ایران بوده ، حتی قدیمی تر ها قطعا یاهو مسنجر رو خیلی خوب به خاطر میارن) و احیانا ، امروز چقدر زمان برای اون ها اختصاص می دید.

اما احتمالا علی رغم نق زدن های یک مشت انسان نخستین! ( البته با عرض معذرت نسبت به انسان های نخستین ، چرا که انسان های نخستین اتفاقا از آدم های امروزی خیلی آوانگاردتر بودن ، اون ها نه تنها هیچ حساسیتی روی نحوه ی پوشش بانوانشون نداشتن ، که حتی مردانشون هم در فضای کاملا باز سیاسی و غیر سیاسی؟! به رفت و آمد مشغول بودن ، شما اصن بگو یه گیر به هم داده باشن ، ندادن! چون هنوز زبان اختراع نشده بود البته!  اما با توجه به  حجم خزعبلاتی که انسان با زبان تولید کرده ، آدم ترجیح می ده اصن زبان اختراع نمی شد بعضی وقتا) نمی خوام بگم این فضای دیجیتال دیگه چیه و فلان بهمان.

حتی علی رقم گفته های یه تعداد جوگیر کودن تر از گروه قبلی ( ببخشید دیگه حال ندارم پرانتز بزرگی برای این گروه بنویسم ، همون مطالب قبلی رو با آب و تاب بیشتر این طرف تصور کنید)

هم نمی خوام مجیز گویی فضای دیجیتال رو بکنم و بگم ، دیگه تمومه و این بزرگترین انقلاب تاریخه!

همین طوری که انقلاب های قبلی بزرگ بوده ، اینم بزرگه ، البته ، کوچکتر از انقلاب های بعدی!

این مسایل رو نوشتیم تا به بحث مفصلی برسیم که امیدوارم در طول این مدت برسم کامل ترش بکنم و در یک ساختار درست ، به بحث درباره ی اون بپردازیم. بحث درباره ی

 " شبکه های اجتماعی به مثابه یک مدیوم "

خصوصا درباره ی تلگرام و نرم افزار های مبتی بر چت مثل اسنپ چت ، واتس آپ ، خدابیامرز وایبر و پیام رسان هایی از این قبیل بنویسم.

این قسمت ، فقط مقدمه ای است بر این حدیث مفصل

مدیوم ، خودش پیامه

این جمله ی مشهور پدر و نابغه ی علم ارتباطات ، مارشال مک لوهانه.

دقت کردید که خصوصا این روزها ، دیگه حتی عوض پیام متنی در تلگرام با گیف و استیکر و ایموجی صحبت می کنیم.

دقت کردید که انگار خصوصا با بعضی گیف ها  می تونیم با هم بهتر ارتباط برقرار کنیم .

چون تصویره متحرکه ، می تونه هرچیزی باشه و می تونه احساسات درونی ما رو به بهترین شکل منتقل کنه ، اون هم در چنین فضایی

در حقیقت همونجور که سینما تلفیق صدا و تصویره ، این شبکه ها تلاش های ابتدایی برای ساخت مدیومی با استفاده از متن و تصویر هستن. بنظرم کمتر کسی از این دید به این شبکه ها نگاه کرده.

خیلی جالبه که همونجوری که هر مدیوم با مختصات خاص خودش بر مدیوم های دیگه و زندگی فیزیکی آدم ها هم تاثیرمیزاره ، اینجا هم همین اتفاق افتاده و طرف خیلی وقت ها در دنیای واقعی سعی می کنه ادای یکی از گیف هاش رو دربیاره ، اصلا این دقیقا یکی از دلایلی هست که من معتقدم شبکه های اجتماعی خودشون یه مدیوم هستن ، چرا که هر مدیومی ، از متن گرفته تا موسیقی و سینما یه چیزایی داره که زندگی نداره!

ینی مثلا مدیوم  متن و نوشته ، قدرت خیال رو تا بی نهایت گسترش می ده ، داستان ها و اتفاقات رو برای همیشه ماندگارم ی کنه

موسیقی ، زبان جهانیه ، یه شوره ، یه احساسه

و سینما ، حذف لحظات ملال آور زندگی و ساختن یه تجربه ی دست نیافتنی از ترکیب موسیقی و تصاویره

هیچ کدوم از این ها ر در زندگی عادی نمی شه به اون مفهوم تجربه کرد.

هرچند که زندگی عادی همه ی اینها رو داره ، ولی نمیشه لمسشون کرد ، چون خیلی چیزهای دیگه هم داره!

خلاصه ، فکرمی کنم شبکه های اجتماعی دارن یه مدیوم جدید ایجاد می کنن

اما نباید فراموش کرد که مدیوم ، خودش پیامه!

تو این پست خیلی ارجاع به شخص خاصی ندادم ، ینی بیشتر درد و دل کردم و ایده ام رو درمیون گذاشتم راستش ! ولی در پست بعدی ، حتما به نظرات مک لوهان ، نیل پستمن و چند نفر دیگه بیشتر ارجاع می دم تا بتونم منظورم رو روشن تر بیان کنم.

ایام به کام