یک آدم 

با کتونی آدیداس قدیمی 

که این روزا کارگرای ساختمانی می پوشن 

با شلوار پارچه ای کهنه و کمربندی که تا بالا 

ینی یه جایی حوالی کافیشن تنظیم شده 

با یه پیرهن ساده ی کهنه که روش کاپشن احمدی نژادی پوشیده شده 

و مرد 36،37 ساله ای که باتوجه به سبیل و رنگ صورت دست های کارکرده اش احتمالا از روستا برای کار به تهران اومده 

همه یک طرف ! 

و تعداد زیادی هدفون که از گردنش آویزون کرده و کارش که فروش هدفون کابل او تی جی و منوپد و رم ریدر و ... است هم یه طرف! 

واقعا احمقن آدمایی که میگن ما تو مملکتمون فقط غم و غصه و بدبختی داریم و چیزی برای خندیدن نداریم! 

 

هیچ جای دنیا به اندازه ی اینجا آدم نمی تونه بخنده! 

(اینو جدی میگم! واقعا بنظرم طنز،تو ایرانه که خیلی جواب میده و معنا داره واقعا ، نه اینکه بخوام مثل بعضی احمقا با کنایه بگم وای چقد ما بدبختیم و از این حرفا،واااقعا داستان زندگی ما و آدم های این کشور یه طنز فووووق العاده ان همشون)