برای منی که لیلا حاتمی رو ، خیلی وقتا بدلایل غیر سینمایی حال و هوای فیلم هاش رو دوست داشتم ، نوشتن درباره ی رگ خواب کمی سخته و احساس میکنیم خصوصا به این دلیل که لیلا حاتمی برای این فیلم جوایز زیادی گرفت ، کمی ممکنه حرف هام دچار جهت گیری باشه

اما دقیقا به همین دلیل از همین جای داستان شروع میکنم .

لیلی حاتمی مثل باقی فیلم هاش بود!!! 

بدون اندکی تغییر!!!!!!!!!

یک سوم اول فیلم بنظر من یکی شاهکار بود ، اینکه با توجه به شرایط و محدودیت های ایران بتونی داستان عاشقانه ای انقدر واقعی و ناب خلق کنی وااااقعا هنر می خواد که از همین جا میشه به نویسنده و کارگردان این فیلم جدا تبریک گفت.

جدا که اون لحظه ی خوردن خاک و اون متن که کارکتر کوروش تهامی روی دستمال کاغذی نوشت چقد دیدنی بود.

یا اون لحظاتی که تو فست فود یا داخل تی شرت کوروش تهامی درست شد!!!

تمام اینها نشون دهنده ی تجربه ی زیستی  واقعی شخصیت های فیلم با این لحظات ناب بود.

واقعا که چقد حس خوبی داشت یک سوم اول فیلم.

اما از اون به بعد ، داستان خود فیلم هم  نمی خواد خیلی به آدم حس خوبی بده ( برای اینکه داستان رو اسپویل کنم هیچی از جزییات نمی گم) این قبول ، ولی خود فیلم هم اصلا فیلم رو به جلویی نیست! بنظرم زیادی منفعل و اعصاب خورد کنه ، هر چند فیلم هنوز لحظات تحسین کننده و حس های درست داره ، ولی اون چیزی که اول بود کجا و این کجا؟!!!!! 

راستش من آلبوم موسیقی رگ خواب رو خیلی دوست دارم . اما بنظرم اون قدری که دستشون در انتخاب موسیقی و صداها باز بوده ، به درستی از اون ها استفاده نشده و نتیجه اش

شروعی بی نظیر و ادامه ای قابل تحمل بود!!!

نه یک فیلم رو به جلوی تاثیر گذار ( چیزی که بنظرم واقعا پتانسیلش رو داشت )

البته بخش زیادی از مشکلات به خود فیلمنامه برمی گرده و بعضی بخش ها کلا هیچ کارکردی در داستان نداشتن!

انگار صرفا بودن تا ظاهر پیچیده ای به فیلم بدن!

 پوستر رگ خواب

ولی در کل

رگ خواب ارزش یکبار دیدن رو داره