دانکرک

اول از همه باید بگم که تمام اون هایی که فیلم رو روی کامپیوترهای شخصی و حتی تلویزیون دیدن نمی تونن هیچ اظهار نظری راجع به این فیلم بکنن! چون هیچی از این فیلم نفهمیدن! به معنی مطلق کلمه ، هیچیه هیچی!

حتی من هم که این فیلم رو روی پرده ی عادی دیدم نمی تونم بگم خیلی چیز خاصی فهمیدم !

این فیلم ساخته شده برای پرده ی عریض آی مکس .

ساخته شده برای جلوه گری تصویر روی یک اسکرین بسیار بزرگ

ساخته شده تا نشون بده عظمت و قدرت سینما رو

این فیلم رو باید با حواس کامل دید

وقتی که اطرافت کامل سیاهه و تو هستی و ساحل دانکرک

صدای فیلم

صدای گوشخراش اسلحه

هواپیما و همه چیز آدم رو منکوب می کنه

و از طرفی

موسیقی شاهکار فیلم

روی تمپوی ساعت ، ضربان قلب ، کشیدن چیزی روی جسمی سخت و ... همه و همه تو رو معلق نگه می داره

مثل اتفاقی که برای ساحل نشینان دانکرک میوفته

معلق در فضایی که هرلحظه آلمان ها می تونن بهشون حمله کنن ، ولی نمی کنن!!! و اون ها به طرز عجیبی سالم از مهلکه بیرون میان

از طرفی فیلم ، یک داستان ضد جنگ هم هست. داستانی نه درباره ی یک حمله و پیروزی بزرگ ، داستانی نه حتی درباره ی یک دفاع جانانه!

نه

داستان علی رغم تصور خودم قبل از شروع فیلم ، جز لحظاتی خالی از صحنه ی خفن و بزرگ اکشن یا هر چیزی شبیه به اینه

داستان ، داستان قتل عامیه که صورت نمی گیره

داستان آدم هاییه که کشته نمی شن

نولان رو میشه در زمره ی فیلمسازان ایده اولوژیک دسته بندی کرد ، پس حتما ته فیلم نولان حرفش رو می زنه

اونجایی که سربازان جبهه ی دانکرک دارن با قطار برمیگردن به خونه هاشون و یکی از سربازا به اون یکی میگه روزنامه رو بخون! چون جرات نمی کنه خودش بخونه و بفهمه که همه تو کشورشون دارن به اون ها میگن ترسو! اما بر خلاف تصور اون هیچکس به اون ها نمی گه ترسو ، در انگلیس برای اون ها جشن میگیرن و همه از اون ها تعریف می کنن ، از طرفی نمای هواپیمای آتیش گرفته ی انگلیسی ها رو می بینیم و خلبانی که دستگیر میشه!

داستان داستان جنگ و خونریزی نیست!

دانکرک اصلا فیلم جنگی ای نیست!

 فیلمیه درباره ی بقای نوع بشر!

همین!

نولان هم بنظرم اگه می خواست جای یه نفر باشه و حرف بزنه ، جای اون پیرمرد نابینایی می بود که به سربازای نجات یافته از دانکرک پتو می داد و ازشون تشکر می کرد ، بدون اینکه نگاهشون کنه!


(راستش از اینجا به بعد نقل به مضمون نیست ، چون واقعا دقیق یادم نمیاد چی گفت ، ولی یه چیزی تو این مایه ها بود)

یکی از سربازا که این حرکت رو می بینه به اون یکی می گه این چرا داره بدون اینکه ما رو ببینه از ما تشکر می کنه ، ما که پیروز نشدیم؟!

اون یکی بهش می گه :" از نظر اون همین که بودیم کافیه!"

 


و اما نظر من:

کار نولان به عنوان ساخت فیلمی پرهزینه در هالیوود ، بدون اینکه هیچ باجی بدی ( فیلم حتی بازیگر زنی به اون معنی نداره که بخواد اوروتیک باشه / فیلم خیلی کم از صحنه ی نبرد خشن و جنگ و  خونریزی بهره می بره) شاهکاره

نولان شاید تنها کسیه که می تونه در هالیوود و با بودجه های هالیوودی فیلم تجربی بسازه! اونم یه فیلم ضد جنگ

به طور کلی و فارغ از نتیجه ، تلاش نولان باعث شدع فیلمی ساخته بشه که به ذات سینما خیلی نزدیک تره ، این فیلم رو باید در سینما دید ، شاید نولان بتونه آغاز گر موجی باشه که باعث زنده موندن و رشد دوباره ی سالن های سینما در مقابل شبکه نمایش خانگی باشه

اما با ذکر تمامی این نکات ، می خوام انتقادات شدید خودم رو از فیلم آغاز کنم:

فیلم سرشار از ایرادات فیلمنامه ایه ، یه جاهایی حتی منطق درستی هم درکار نیست ، هرچند که نوشتن داستان راشامون طور قطعا کار راحتی نیست و برادران نولان نشون دادن علی رغم ایده های فوق العاده ای که همیشه در فیلم هاشون دارن ، هنوز نمی تونن یک فیلم نزدیک به بدون اشتباه ( فیلمنامه ی بدون اشتباه در طول تاریخ نداشتیم ) بنویسن

فیلم تلاش می کنه به فضای آثار کوبریک نزدیک بشه و خبری از داستان ، به اون سبک و سیاقی که ما از نولان انتظار داریم در این فیلم وجود نداره ، یعنی مطابق معمول ما با چند شخصیت و روابط محمود اون ها در طول فیلم طرف نیستیم ، بلکه با یک اتفاق و یک لوکیشن به نام دانکرک طرفیم که راستش مثلا من خودم با آدم ها می تونم همذات پنداری کنم ، ولی راستش تا حالا که نتونستم با هیچ لوکیشنی ، علی الخصوص لوکیشنی مثل دانکرک در اون ور دنیا همذات پنداری کنم.

به این دو دلیل و احتمالا خیلی دلایل دیگه که خارج از فهم منه ، بنظرم فیلم دانکرک کار نمی کنه ، مخاطبای عادی نمی تونن باهاش ارتباط بگیرن و این بنظر من ، ینی باخت

بنظر من دانکرک فیلم خوبی نیست

هرچند جاه طلبانه است و ممکنه پایه ای باشه برای اتفاقی بزرگتر