بسیار خوشحال شدم و انرژی گرفتم از دیدن مستندی
که آریان عطارپور ، پسری هم سن و سال خودم
درباره ی سوسیس ساخته بود! هرچند که فیلم از خط داستانی ای بهره می برد که از بیرون بهش تزریق شده و برخلاف مستند های غیرتلویزیونی که خط
داستانی از درون خود نماها و داستان تصاویر ساخته می شه ، اینجا داستان توسط شخصیت
اول ماجرا که خود آریان عطار پور باشه ساخته می شه که البته ، برای یک مستند
تلویزیونی کاملا طبیعی و استاندارده و
نمیشه به اثر خورده ای گرفت.
البته جز ضعف روایی داستان که تا اندازه ای دچار
شلختگی و سردرگمی و نداشتن خط مشخصی برای ادامه دادن داستان و ایجاد حس تعلیق و
....است، به نظر من دیگه نمیشه از کار ایراد دیگه ای گرفت.
کارگردان به خوبی تونسته فضای فانتزی کار رو
دربیاره و با بازی کردن نقش آدمی که عاشق سوسیسه ، فیلمی درباره ی عوارض سوسیس
ساخته که به دلیل همین هوشمندی ، کار به هیچ عنوان جنبه ی شعاری به خودش نگرفته و
اتفاقا کاملا با آدم هایی که عاشق فست فود ها هستن ، همذات پنداری می کنه
کارگردان هم از مصاحبه استفاده کرده ،هم از موشن
گرافیک بهره می بره و هم با تمهید جالبی صدای خود عطاردپور که کمی تیپ گرفته (
همین مساله به بار طنز داستان کمک زیادی می کنه) نقش دکتر رو بازی میکنه و هم از
اطلاعات آرشیوی بسیار جذابی استفاده می کنه
البته ، خلاقیت کارگردان به همین جا ختم نمیشه و می تونید اوج خلاقیت و توانایی
فیلمساز رو در سکانس تبلیغ سوسیس مشاهده کنید که اگر نگم یکی از بی نظیر ترین سکانس هایی است که در فیلم های
مستند ایرانی دیده ام ، بی راه نگفته ام! پارودی گزنده ای درباره ی کلیپ های
تبلیغاتی سوسیس
اما داستان خلاقیت های فیلمساز و گروهش به همین
جا ختم نمی شود. اولین نمای فیلم ، نمای دولپی ساندویچ خوردن عطار پور است که
انقدر این کار را به شکل فجیعی انجام می دهد که مخاطب را میخکوب می کند!
در همان حین ، صدای ذهنی عطاردپور را می شنویم
که به تعریف کردن داستان مریضی و پیش دکتر رفتنش می پردازد.
از دیگر صحنه های بسیار جذاب فیلم می توان به
نحوه ی نقل قول کردن از حرف های اورسن ولز پرداخت که کارگردان با گذاشتن ماسک ولز
بر سر ، به خوبی و به طنازی از عهده ی اینکار بر میاد.
یا صحنه ی که به وسیله ی چند ماکت ، کار به
زیباترین و خلاقانه ترین شکل ممکن برای مخاطب نمایش داده می شود.
نمای فوق العاده جذابه فیلمبردار فیلم که یک
سوسیس را می گذارد تا سرخ شود و شروع به شمردن می کند ، قطعا انقدر تاثیر گذار هست
که هر بیننده ای را به تحسین وادار کند.
اما کارگردان به همین جا هم بسنده نمی کند و کار
را به انجام آزمایشی جذاب در یکی از مدارس تهران می کشاند تا ثابت کند ، اکثریت
بچه مدرسه ای ها به چه نوع غذایی علاقه
دارند.
در پایان با یک پایان حساب شده و باز ، قضاوت را
به عهده ی مخاطب می گذارد.
نهایتا اینگونه می توان نتیجه گیری کرد که ما با
یک پدیده مواجهیم.
با آریان عطار پور
هرچند که هنوز کمی با پختگی فاصله دارد و البته
این مساله با توجه به سن و سالش کاملا طبیعی است ، اما من بی صبرانه منتظر اثر
بعدی این کارگردان با استعداد هستم.