بعضی وقتا به این فکر می کنم که فرق آدم هایی مثل نیل پستمن با مارشال مک لوهان خیلی کمه!

شاید تلاشی هم که تو زندگی و کارشون کرده باشن تقریبا با هم برابر باشه! اما به قول معروف،میان ماه من تا ماه گردون،تفاوت از زمین تا آسمان است!

فرقشون اینجاست که پستمن ، وقایع رو به شکلی به شدت دگم تحلیل می کنه و نه تنها خیلی از حقایقی که به درستی می بینه(واقعا دیدن چنین حقایقی از دست هرکسی برنمیاد،واقعا میشه در این زمینه به پستمن آفرین گفت!) به مزخرف ترین شکل ممکن تحلیل می کنه و مثلا می گه تلویزیون بده و جوامع رو به نابودی میکشونه! یا تکنولوژی بده و اون هم جوامع رو به نابودی میکشونه  یا ... .

اما مک لوهان به طرز خارق العاده ای میگه چرت نگید! حقیقت اینه که جوان امروزی خیلی بیشتر از اینکه از مدارس و دانشگاه ها چیز یادبگیرن،از رسانه ها یادمی گیرن! چون زمان بیشتری براش میزارن! دانشگاه اصلی رسانه است! اصلا مهم نیست که ما خوشمون بیاد یا نه! مهم نیست که ما اون رو بازی بگیریم یا نه! مهم اینه که رسانه است که در دوران حاضر  ( والبته از نظر من همیشه) آدم ها رو تربیت می کنه و می سازه!

بنظرم حتی سال ها قبل هم که تلویزیون،اینترنت و حتی رادیو هم نبوده، همین که آدم ها از جامعه ی اطرافشون،از پدر و مادر  و خواهر و برادر هاشون چیزهای مختلفی رو یاد می گرفتن،جنبه ای از رسانه بوده،اصلا و اصولا هرچیزی که آدم باهاش سروکار داره رسانه است. از نظر من،خیلی هم نمیشه گفت که این رسانه های قدیمی (پدر و مادر و جامعه و ...) خوبن و این جدید ها( اینترنت و شبکه های اجتماعی و تلویزیون و ...) بد هستن!

هر کدوم جنبه های مختلفی از رسانه هستن که باید بهشون پرداخته بشه و حایز اهمیت ان!

نکته ی ترسناک و درست دیگه ای که مک لوهان بهش اشاره می کنه اینه که هر مدیوم جدید،مدیوم قبلی رو تو خودش جا میده! رادیو،همون کتاب بود،به علاوه ی صوت،تلویزیون،همون رادیو هه ، بعلاوه ی تصویر، اینترنت و شبکه های اجتماعی، همون تلویزیونه بعلاوه ی هزار و یک چیز دیگه!


اما اینکه آینده چه شکلیه! فکر می کنم چند سال دیگه که آینده حال شد بفهمیم!!!!